معنی دربرداشتن، حمل کردنبر، حبس یاوقفکردن، موجب شدن مستلزم بودن، شامل بودن، فراهم کردن، متضمن بودن, معنی دربرداشتن، حمل کردنبر، حبس یاوقفکردن، موجب شدن مستلزم بودن، شامل بودن، فراهم کردن، متضمن بودن, معنی bcfcbاaتj، pkg lcbjfc، pfs dاmrtlcbj، km[f abj ksتgxk fmbj، aاkg fmbj، tcاik lcbj، kتqkj fmbj, معنی اصطلاح دربرداشتن، حمل کردنبر، حبس یاوقفکردن، موجب شدن مستلزم بودن، شامل بودن، فراهم کردن، متضمن بودن, معادل دربرداشتن، حمل کردنبر، حبس یاوقفکردن، موجب شدن مستلزم بودن، شامل بودن، فراهم کردن، متضمن بودن, دربرداشتن، حمل کردنبر، حبس یاوقفکردن، موجب شدن مستلزم بودن، شامل بودن، فراهم کردن، متضمن بودن چی میشه؟, دربرداشتن، حمل کردنبر، حبس یاوقفکردن، موجب شدن مستلزم بودن، شامل بودن، فراهم کردن، متضمن بودن یعنی چی؟, دربرداشتن، حمل کردنبر، حبس یاوقفکردن، موجب شدن مستلزم بودن، شامل بودن، فراهم کردن، متضمن بودن synonym, دربرداشتن، حمل کردنبر، حبس یاوقفکردن، موجب شدن مستلزم بودن، شامل بودن، فراهم کردن، متضمن بودن definition,